یـــــــــــــــــــــــــــــاس
رنــــــــــــــــــــــگارنگ

بي تو اينجا نا تمام افتاده ام

پخته اي بودم که خام افتاده ام

گفته بودي تا که عاقلتر شوم

آه ، مي خواهي مگر کافر شوم

من سري دارم که مي خواهد کمند

حالتي دارم که محتاجم به بند

کاشکي در گردنم زنجير بود

کاشکي دست تو دامنگيربود

من جهان را زير وبالا کرده ام

عشق خود را در تــــــو پيدا کرده ام

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 2:14 :: نويسنده : لیدی

گاهی به خدا نفس کشیدن سخت است

یعنی نفسی تو را ندیدن سخت است



با زور مسکن قوی خوابیدن

با دلهره از خواب پریدن سخت است



عاشق نشدی زندگی ات تلخ شود

تا درک کنی که دل بریدن سخت است



بعد از تو خدا شبیه تو خلق نکرد

یعنی که شبیه ات آفریدن سخت است



هر روز سر کوچه نشستن تا شب

از فاصله های دور دیدن سخت است



حقا که تو سهم من نبودی حالا

فهمیدن این درد شدیدن سخت است



باشد تو برو زندگی ات شاد ولی

بی تو به خدا نفس کشیدن سخت است. . .

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 2:13 :: نويسنده : لیدی

عشقبازی به همین آسانی است
که گلی با چشمی
بلبلی با گوشی
رنگ زیبای خزان با روحی
نیش زنبور عسل با نوشی
کارهموارۀ باران با دشت
برف با قلۀ کوه
رود با ریشۀ بید
باد با شاخه و برگ
ابر عابر با ماه
چشمه‌ای با آهو
برکه‌ای با مهتاب
و نسیمی با زلف
دو کبوتر با هم
و شب و روز و طبیعت با ما
!

عشقبازی به همین آسانی است .....
شاعری با کلماتی شیرین
دستِ آرام و نوازش‌بخش بر روی سری
پرسشی از اشکی
و چراغ شب یلدای کسی با شمعی
و دل‌آرام و تسلا و مسیحای کسی یا جمعی
عشقبازی به همین آسانی است .....
که دلی را بخری
بفروشی مهری
شادمانی را حرّاج کنی
رنج‌ها را تخفیف دهی
مهربانی را ارزانی عالم بکنی
و بپیچی همه را لای حریر احساس
گره عشق به آن‌ها بزنی
مشتری‌هایت را با خود ببری تا لبخند
عشقبازی به همین آسانی است .....
هر که با پیش سلامی در اول صبح
هرکه با پوزش و پیغامی با رهگذری
هرکه با خواندن شعری کوتاه با لحن خوشی
نمک خنده بر چهره در لحظۀ کار
عرضۀ سالم کالای ارزان به همه
لقمۀ نان گوارایی از راه حلال
و خداحافظی شادی در آخر روز
و نگهداری یک خاطر خوش تا فردا
و رکوعی و سجودی با نیت شکر
عشقبازی به همین آسانی است.

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 2:12 :: نويسنده : لیدی

گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن...

میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری...

اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل: چیزی شده؟؟!!!

اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی: نه،هیچی

چقـــدر کم توقع شده ام ….

نه آغوشت را می خواهـــم ،

نه یک بوســـه

نه حتـــی بودنت را …

همیـــن که بیایــی و از کنـــارم رد شوی کافی است…

مرا به آرامش می رسانــد

حتــی اصطکــاک سایه هایمـــان …

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 2:10 :: نويسنده : لیدی

از فقر مینویسم ،با دستهای خالی                             

                           سفره پراست امشب از شامی خیالی.

معتاد زجر بودیم ،باید که می کشیدیم                        

                           خواب غذا می دیدیم از خواب می پریدیم.

دلهای همسایه ها ،برای ما کباب بود                        

                            سارا ولی هنوزم شبها گرسنه خواب بود

با اشک مینویسم ،بابا نان ندارد                              

                          شاید که معجزه شد از اسمان ببارد

دیوارها شعار، مرگ بر فقر دادن                                  

                           صندوقهای خیریه در حد یک نمادن

محکوم به فقر بودیم ، محکوم به فرق و تبعیض              

                         دلخوش به وعدهایی ،از چیزهای ناچیز

از فقر مینویسم، با این که نیست حالی                   

                             این قصه ای حقیقیست ،از دارایی خیالی

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 2:10 :: نويسنده : لیدی

روزی از همین روزها تمام می شوم... 

آری...

تمام می شوم و به خاطره ها می پیوندم...

شاید خاطره بودن ، بهتر از اشتباه بودن باشد...

شاید که نه ...

قطعا بهتر است...

اینکه پس از مدتی--اندک--

همه خاطرات بد پاک می شود

و حسرت روزهای شیرین جایگزین افسوس و آه برای اشتباه گذشته می شود...

کاش فرصت این مدت اندک، قبل از تمام شدن من رخ می داد...

کاش اشتباه نبودم...

کاش حسرت و درد و آه یک مرد نبودم...

کاش زودتر تمام شوم...

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 2:8 :: نويسنده : لیدی

گاهی   چه غریبانه روزهای تلخ را سر می کنم

گاهی اوقات چه غریبم

گاهی چه دلتنگی رویم فشار می اورد

گاهی اوقات چه دلتنگم

چه دلگیرم

چه غمگینم از بی تو بودن

چقدر سخته بی چشمانت

بی دستانت

بی نگاهت و

بی اغوشت سر کردن

عشق سکوتی بین من وتوست

عشق سکوت پر از حرف است

حرفهای ناگفته بین ما...

دلم میخواست مانند پرنده ای بی پروا

در کنارت اوج بگیرم

ای کاش زودتر

برسد ان روز

که در اغوش هم عاشقانه ارام گیریم...

ای کاش برسد...

دوستت دارمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 2:6 :: نويسنده : لیدی
می دانی؟
 
یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است
 
و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

...
... باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.
جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 2:5 :: نويسنده : لیدی

لمس کن کلماتی را

که برایت می نویسم

تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست...

تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...

لمس کن نوشته های را

که لمس نا شدنیست و عریان ...

که از قلبم بر قلم کاغذ می چکد

لمس کن گونه هایم را

که خیس اشک است و پر شیار ...

لمس کن لحظه هایم را ...

تویی که میدانی من چگونه

عاشقت هستم.

لمس کن این با تو بودن هارا

لمس کن ...

همیشه عاشقت میمانم

دوستت دارم ای بهترین بهانه ام

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 2:3 :: نويسنده : لیدی

براي ان عاشق بي دل مي نويسم كه حرمت اشكهايم را ندانست


براي ان مينويسم كه معناي انتظار را ندانست،

چه روزها و شبهايي كه به يادش سپري كردم

براي ان مينويسم كه روزي دلش مهربان بود

مي نويسم تا بداند دل شكستن هنر نيست

نه دگر نگاهم را برايش هديه ميكنم ، نه دگر دم از فاصله ها ميزنم

و نه با شعرهايم دلتنگي ها را فرياد مي زنم
 

مي نويسم شايد نامهرباني هايش را باور كند
جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 2:1 :: نويسنده : لیدی

به یک پلک تـــو مـی‌بخشم تمـــام روز و شب‌ها را

که تسکین می‌دهد چشمت غم جانسوز تب‌ها را

بخوان! با لهجه‌ات حسّی عجیب و مشترک دارم

فضا را یک‌ نفس پُر کن بـــه هــــم نگذار لب‌ها را

به دست آور دل من را چه کارت با دلِ مردم!

تو واجب را به جا آور رها کن مستحب‌ها را

دلیلِ دل‌خوشـــی‌هایم! چه بُغرنج است دنیایم!

چرا باید چنین باشد؟... نمی‌فهمم سبب‌ها را

بیا این‌بار شعرم را به آداب تو می‌گویم

که دارم یاد مــی‌گیرم زبان با ادب‌ها را

غروب سرد بعد از تو چه دلگیر است ای عابر

برای هــر قدم یک دم نگاهــی کن عقب‌ها را  

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 1:58 :: نويسنده : لیدی

چند روزیست که از دور و برم می ترسم

 

بیشتر از همه از پشت سرم می ترسم

 

من از این درد که در دام توام باکم نیست

 

از هوایی که بخواهم بپرم می ترسم

 

 

دردم از زخم تبر نیست که بر جان من است

 

از علفها که شده تا کمرم می ترسم

 

"دوش میگفت که فردا بدهم کام تو را "

 

بعد از آن کام چه آید به سرم .... می ترسم

 

رسم شهر است كه : " عاشق نشود هیچکسی "

 

دردم عشق است .... ولي از پدرم مي ترسم

 

غربت و بي كسي و دربه دري آسان است

 

از هماني كه نيامد به سرم مي ترسم

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 1:56 :: نويسنده : لیدی

به گوشم رسوندی

صدات خاطرم هست سکوتو شکستی

تویی که شبیه

نفس تو هوامی

نمی دیدم اما یه عمره که هستی

مثل یه ستاره

که دنباله داره

به تنهایی هر شبم دعوتی تو

یه جور عجیبی

به هم ربط داریم

که ناراحتم وقتی ناراحتی تو...»

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 1:55 :: نويسنده : لیدی

مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم


 

با خیال او ولی تنهای تنها میروم


 

در جوابم شاید او حتی نگوید “کیستی ؟”


 

شاید او حتی بگوید “لایق من نیستی”


 

مینویسم من که عمری با خیالت زیستم


 

گاهی از من یاد کن ، حالا که دیگر نیستم

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 1:52 :: نويسنده : لیدی

چه وقتایی که وقتی، خسته میشم

میرم به عشق تو، وابسته میشم

میگم آخه چرا دنیا غریبه

میگن موندن تووی رویا فریبه

دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 23:52 :: نويسنده : لیدی

باز آتش با شراره

با دلی پاره پاره

زحسرت در غیابت

اشک ریزم دوباره

دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 23:51 :: نويسنده : لیدی

یک سوره که از بسملش از تنهایی...

انگار که آب و گلش از تنهایی...

فریاد بلند "قل هو الله احد"

یعنی که خدا هم دلش از تنهایی...

دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 23:50 :: نويسنده : لیدی

 

عاشق چپرهابودیم

پای درخت چنارخوابمان می برد

چایمان طعم آلبالو می داد

سرجاده تمشک می شدیم!

دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 23:50 :: نويسنده : لیدی

در تو چه دنیاییست دنیا با تو زیباست

من قطره ام وقتی که چشمان تو دریاست

آنقدر نزدیکی به احساسم که حتی

حال و هوای عشقبازی با تو پیداست

دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 23:49 :: نويسنده : لیدی


من در کشوري زندگي مي کنم که

دويدن سهم کساني است که هرگز نمي رسند

و رسيدن سهم کساني که هرگز نمي دوند...

ارزش مردگانش چندين برابر زندگانش است..

در سرزمين من مردمانش با نفرت بيشتري به بوسيدن دو عاشق نگاه مي کنند 

تا صحنه ي اعدام يک انسان

در سرزمين من. . .

دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 23:47 :: نويسنده : لیدی

امروز روز سپاس گذاری از خداوند است

زیرا که عشق را آفرید تا یادمان باشد کسی هست برای عاشق بودن

تا با تمام وجود به او بگوییم

عشق من روزت مبارک

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 17:41 :: نويسنده : لیدی

اس ام اس ولنتاین -3

 

مال من باش ولنتاین

من این آرزوی ولنتاین را برای تو می فرستم، با آغوشها و بوسه ها

جائی را میسازم اینجا نزدیک خودم ، که فقط برای توست

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 17:38 :: نويسنده : لیدی


اینجا همه خوبند ، خیالت راحت !
من مانده ام و چهارتا هم صحبت
این گوشه نشسته ایم و دلتنگ تو ایم
من ، عشق ، خدا ، عقربه های ساعت . . .

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 19:10 :: نويسنده : لیدی



تا حالا بهت نگفتم ولی حالا می‌خوام بگم بی تو میمیرم ..
می‌خوام بگم تو دنیای منی ..
می‌خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره ..
می‌خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !!
می‌خوام بگم شدی مجنون عشقم …
می‌خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم !
می‌خوام بگم که می‌خوام دلمو فرش زیر پات کنم ..
می‌خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!
می‌خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !!
می‌خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوست دارم …
می‌خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم …
می‌خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم …
می‌خوام بگم مثل خرابه‌های بم خرابتم …
می‌خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم ..
می‌خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !!
می‌خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !!
می‌خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم ..
می‌خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم …
می‌خوام بگم هر شب با خیالت می‌خوابم !!
می‌خوام بگم جایگاه همیشگی تو قلب منه !!
می‌خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه‌هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم ..
می‌خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه !!
می‌خوام بگم در حد پرستش دوست دارم ….!

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 19:7 :: نويسنده : لیدی


خــدايا ؟
کــمــي بــيـا جــلــوتــــر . .
مــي خــواهـــمـــ در گوشــت چــيــزي بــگــويم . . . !
ايـن يـک اعــتـرافــــــ اســت . . .
مــن بــي او دوامــ نــمي آورمــ . . .
حــتــي تــا صــبح فـــردا . . . !.!

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 19:5 :: نويسنده : لیدی



اون لحظه که گفتی: یکی بهتر از تورو پیدا کردم

یاد اون روزایی افتادم که به ۱۰۰ تا بهتر از تو گفتم من بهترینو دارم!

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 19:4 :: نويسنده : لیدی


بــا نـــــواي کـــــــدام

لالايي؛؛وجـــدانــت؛؛ را خــوابـانـدي

کـہ ايـنـطـور بـي خـيـال مــن ھــستـے؟؟؟

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 19:3 :: نويسنده : لیدی


تــو هنـــوز...
بــا تمـام نبـودنت...
تنهــا پنــاهگــاه مـن...
از ایـــــن آدمهــــــایـــی...

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 18:59 :: نويسنده : لیدی



وقتی تورو از دست دادم اشکی نریختم!

چون تموم اشکهایم رو برای
بدست آوردنت ریخته بودم

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 18:57 :: نويسنده : لیدی


امروز هم گذشت یه روز دیگه از روزهای بی تو بودن

هنوز از این روزهای وحشتناک باقی مونده …

تنهای تنها میون این همه آدم سخته.

 دلم میگیره وقتی بهش فکر میکنم

وقتی نگاه می‌کنم وتا فرسنگها کسی را پشت و پناهم نمی‌بینم

خسته شدم از این همه لبخند زورکی از این همه بهونه الکی

ای کاش یه ذره فقط یه ذره شهامت داشتم اونوقت واسه پنهون کردن بغض تو گلوم

سرفه نمی‌کردم ونمی‌گفتم مثل اینکه سرما خوردم

اونوقت دیگه بهونه اشکام رفتن پشه تو چشمم نبود

خسته ام از جواب دادن‌های دروغکی از اینکه به دروغ بخندمو اعلام رضایت بکنم تا کسی نفهمه روزگارم عالیه برای سوختن برای نابودی

من به اینا کار ندارم دلم واسه تو تنگ شده .

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 18:52 :: نويسنده : لیدی
درباره وبلاگ

سلام دوستان عزیز به وبلاگ خودتون خوش آمدید امیدوارم خوش بگذره نظریادتون نره . . . . $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$_________________________$$ $$_______$$$$$$$$$$________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_______$$$$$$$$$$________$$ $$_________________________$$ $$_________________________$$ $$____$$$$$_______$$$$$____$$ $$__$$$$$$$$$___$$$$$$$$$__$$ $$_$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$_$$ $$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$_$$ $$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$ $$____$$$$$$$$$$$$$$$$$____$$ $$______$$$$$$$$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$________$$ $$_________$$$$$$$_________$$ $$__________$$$$$__________$$ $$___________$$$___________$$ $$____________$____________$$ $$_________________________$$ $$_________________________$$ $$_$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$_$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$$_______$$$$$$___$$ $$____$$$$$$_____$$$$$$____$$ $$______$$$$$$$$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$________$$ $$_________________________$$ $$_________________________$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 24
بازدید هفته : 71
بازدید ماه : 222
بازدید کل : 41713
تعداد مطالب : 535
تعداد نظرات : 543
تعداد آنلاین : 1


دریافت کد موزیک آنلاین

قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت کد پیغام خوش آمدگویی دریافت کد خداحافظی